دریاچه ارومیه؛ قربانی دوگانه امنیت غذایی و آبی
به گزارش بازتاب اقتصاد، در حالی دریاچه ارومیه به دلیل توسعه کشاورزی، برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی، ایجاد چاه های غیرمجاز و برداشت آب از سرچشمه رودهای واریزی به این دریاچه در استان های آذربایجان غربی و شرقی طی دو دهه اخیر دچار بحران شده است که ورود دستگاه های دیگر همچون وزارت راه برای اقدامات عمرانی همچون ساخت پل و سد و در عین حال عدم ورود به موقع وزارت نیرو به عنوان حکمران آب در کشور در جلوگیری از برداشت بی رویه آب در این مناطق و مسلوب المنفعه کردن چاه های غیرمجاز بی تاثیر نبوده است.
دریاچه ارومیه دومین دریاچه شور بزرگ جهان و بزرگترین دریاچه آب شور ایران است که در شمالغرب کشور بین استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار دارد. این دریاچه در گذشته به عنوان یکی از بزرگترین اکوسیستمهای آبی ایران شناخته میشد و زیستگاه گونههای متنوع گیاهی و جانوری بود.
مساحت دریاچه ارومیه در سالهای پرآب بین ۵ تا ۶ هزار کیلومتر مربع می رسید، دریاچه ارومیه در سال ۱۳۷۴ بیشترین حجم آب به میزان ۳۲ میلیارد متر مکعب آب داشته است. بخش بزرگی از آب این دریاچه از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخه رود، گدار چای، باراندوزچای، شهرچای، نازلی چای و زولاچای تغذیه میشد و مهمترین جزایر این دریاچه جزیره کبودان، اشک داغی، آرزو و اسپیر است.
اما در دهههای اخیر به دلیل کاهش ورودی آب و افزایش تبخیر به دلیل خشکسالی های پی در پی، این مساحت به شدت کاهش یافته است. عمق متوسط این دریاچه نیز کاهش یافته و برخی مناطق آن به باتلاق و زمین خشک تبدیل شده است.
دریاچه ارومیه نقش مهمی در تعادل اقلیمی منطقه دارد و به کنترل ریزگردها و نمکزدایی هوای منطقه کمک می کند. خشک شدن این دریاچه موجب شده تا طوفان های نمکی با ذرات بسیار ریز نمک در منطقه منتشر شود که برای سلامت ساکنان و کشاورزی منطقه آسیب وارد کرده است.
همچنین دریاچه ارومیه و حوضه آبریز آن یکی از مناطق کشاورزی مهم شمالغرب ایران است که تامین آب کشاورزی و معیشت میلیون ها نفر به آن وابسته است.
دریاچه ارومیه از دهه ۱۳۷۰ با کاهش شدید آب روبرو شد که علت اصلی آن خشکسالی های پی در پی، برداشت بیرویه منابع آب زیرزمینی، توسعه بیرویه کشاورزی، حفر چاههای غیرمجاز و ضعف مدیریت منابع آب بوده است.
به گفته برخی مسئولان امر در آذربایجان غربی، در دو دهه گذشته هرساله به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده و حدود ۹۵ درصد این دریاچه خشک شده است.
با افزایش بحران، ستاد احیای دریاچه ارومیه با همکاری وزارتخانه های مختلف و سازمان های زیستمحیطی شکل گرفت و پروژههای متعددی برای بهبود وضعیت دریاچه از جمله کاهش سطح زیرکشت، استفاده از روشهای نوین آبیاری و کنترل برداشت آب اجرا شده است.
حال خشک شدن دریاچه ارومیه موجب افزایش ریزگردها، ایجاد طوفانهای نمکی، تخریب زیستگاههای طبیعی و تهدید گونههای بومی و مهاجر شده است. این موضوع علاوه بر آسیب به اکوسیستم، سلامت مردم منطقه را نیز تحت تاثیر قرار داده و مشکلات اقتصادی متعددی به ویژه برای کشاورزان و دامداران ایجاد کرده است.
خشک شدن دریاچه ارومیه ناشی از مدیریت غلط آب و کشاورزی
در همین راستا اخیرا عیسی بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب روند گذشته احیای دریاچه ارمیه را شکست خورده عنوان کرد و گفت: دریاچه ارومیه تبدیل به نمونه کلاسیک مدیریت غلط آب و کشاورزی در کشور شد، بنابراین احیای این دریاچه نیازمند اراده جدی است.
وی علت اصلی این شکست را عدم کاهش ۴۰ درصدی سطح زیرکشت بخش کشاورزی در این محدوده دانست و افزود: مجموعه اقدام های پر هزینه ای که طی این سال ها برای احیای دریاچه صورت گرفته جواب نداده و وضعیت آن همچنان ناهنجار است.
وی با تاکید براینکه سطح زیر کشت در اطراف دریاچه در حال افزایش است و این موضوع احیا را غیر ممکن می سازد، اظهار داشت: باید زمین های کشاورزی کم بهرهور و دوره بلندمدت مصرف آب در اطراف دریاچه حذف شود.
سخنگوی صنعت آب گفت: برای احیای دریاچه باید معیشت جایگزین برای کشاورزان منطقه در نظر گرفته شود و بدون معیشت جایگزین احیا ممکن نیست.
وی معتقد است با حذف اراضی کم بهره ور ۴۷۰ میلیون متر مکعب آب در دریاچه ذخیره خواهد شد.
سیاستگذاری نادرست و خشکسالیهای پیدرپی علت اصلی بحران دریاچه ارومیه
در این پیوند اکبر فتحی معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی با تاکید بر اینکه مشکل خشک شدن دریاچه ارومیه تنها به دلیل بخش کشاورزی نیست، گفت: سیاستگذاری نادرست، خشکسالی های پی در پی و سوءمدیریت از عوامل اصلی بحران است و از همه دستگاهها خواست برای احیای این دریاچه همکاری کنند.
وی در خصوص وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه گفت: یکی از مشکلات اصلی این است که هر بخش دیگری را مقصر میداند و حاضر به پذیرش اشتباهات خود نیست، اما باید بپذیریم که سیاستگذاریهای ما در حوزه دریاچه ارومیه درست نبوده است که امروز به این وضعیت دچار شدهایم.
وی همچنین تصریح کرد که نباید شرایط اقلیمی کشور را فراموش کنیم، زیرا خشکسالی های پیدرپی و کاهش سالانه بارندگی ها نقش مهمی در بحران فعلی دریاچه ارومیه داشته اند.
معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی با تاکید براینکه اگر بخواهیم بخش کشاورزی را ۱۰۰ درصد مقصر بدانیم، صحیح نیست گفت: اگرچه کشاورزی سهم قابل توجهی در مصرف آب دارد، اما امنیت غذایی نیز یک موضوع حیاتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت..
وی اظهارداشت: امنیت غذایی و امنیت آبی نباید در مقابل هم قرار بگیرند، زیرا تولید محصولات کشاورزی مستلزم آب است و کشاورزان بیش از همه قدر این منابع را میدانند چرا که زندگیشان به آن وابسته است.
فتحی عوامل اصلی بحران را توسعه سطح زیرکشت، بهرهبرداری غیرمجاز از منابع آب از جمله حفر چاههای غیرمجاز دانست و افزود: سوال این است که چه کسی این آب را به کشاورزان تحویل داده است و حکمرانی آب در دست کدام وزارتخانه است؟ اگر چاههای غیرمجاز حفر شده، وزارت نیرو باید جلوی آن را میگرفت.
سطح زیر کشت در آذربایجان غربی باید کاهش یابد
معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به اینکه همه ما در زنجیره خشک شدن دریاچه نقش داریم افزود: نباید مقصر را وزارت جهاد کشاورزی دانست، بلکه باید با همکاری هم به دنبال راهحل باشیم.
وی گفت: بهینه سازی مصرف آب بخش کشاورزی، بهبود زیرساخت ها، بکارگیری سیستم های نوین آبیاری ، تغییر سیستم آبیاری، اجرای الگوی کشت، تغییر ارقام ، بکارگیری ارقام کم آب بر و مقاوم، کاخش سطح زیرکشت و توقف کاشت در برخی مناطق بحرانی از راهکاری احیای دریاچه ارومیه است.
به گفته فتحی، همچنین باید سطح زیرکشت در استانهای بحرانی مانند آذربایجان غربی کاهش یابد.
طرح های احیای دریاچه ارومیه در دستور کار است
وی با بیان اینکه سهم دریاچه ارومیه و محیط زیست از منابع آب باید حفظ شود تا روند احیا اجرایی شود، افزود: در دولت چهاردهم پروژههای مشخصی برای احیای دریاچه ارومیه از جمله تعیین استاندار آذربایجان غربی به عنوان دبیر ستاد احیای دریاچه و برگزاری جلسات متعدد با معاون اول رئیسجمهور برای تأمین منابع مالی در دست اجراست.
به گفته معاون وزیر جهادکشاورزی، در کارگروه احیای دریاچه ارومیه ، جلوگیری از افزایش سطح زیرکشت در دستور کار است که برای جلوگیری از افزایش سطح زیرکشت، هم نباید آبی تحویل داده شود و هم بهینه سازی مصرف آب کشاورزی از طریق سیستم های نوین آبیاری به انضمام اصلاح الگوی کشت در منطقه، استفاده از ارقام مقاوم کم آب بر ، استفاده از ارقام سازگار با منطقه پیگیری شود.
فتحی همچنین بر اهمیت هماهنگی بین دستگاه های مرتبط مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و سازمان برنامه و بودجه تاکید کرد و گفت: همه باید با همکاری و هماهنگی راهکارهای اصلاح الگوی کشت و بهینهسازی مصرف آب را پیگیری کنند.
وی به نقش کمکهای بین المللی مانند سازمان فائو اشاره کرد و افزود: تجربیات کشورهای دیگر و ظرفیت دانشگاه ها در مطالعات مربوطه به کار گرفته شده است.
فتحی خاطرنشان کرد: اکنون در حوزه دریاچه ارومیه تصمیمگیری منطقی و هماهنگ برای کاهش سطح زیرکشت ضروری است و در صورت اجرایی شدن این سیاست ها باید هزینه های مرتبط با عدم کشت (طرح نکاشت) پیش بینی شود تا بحران دریاچه ارومیه مدیریت شود.
وی افزود: در مجموع تاکید بر همکاری همهجانبه، بهرهگیری از فناوری های نوین، اصلاح سیاست ها و مدیریت منابع آب برای احیای دریاچه ارومیه و حفظ امنیت غذایی و زیستمحیطی کشور باید در اولویت قرار گیرد.
بنابراین احیای دریاچه ارومیه نیازمند همکاری همه جانبه دستگاه های دولتی، نهادهای علمی، مردم منطقه و جامعه بینالمللی است به طوری که مدیریت بهینه منابع آب، اتخاذ سیاستهای هماهنگ و پایدار و همچنین پذیرش مسئولیت مشترک از سوی همه بازیگران کلیدی میتواند این دریاچه تاریخی را به وضعیت پایدار و قابل احیا بازگرداند.
راهی جز اجماع نخبگانی و مشارکت مردمی برای نجات دریاچه ارومیه وجود ندارد
محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهوری که ریاست کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه را بر عهده دارد، بر این باور است که احیای این دریاچه یک مسئله ملی است که با عزم ملی و نه نگاه بخشینگری و منطقهای محقق می شود و در این مسیر راهی جز اجماع نخبگانی، بهرهگیری از نظرات دانشگاهیان و ورود تشکل های مردمی و محیط زیستی نداریم.
عارف با اشاره به تبعات خشکی این دریاچه در کوتاه مدت برای زمینهای حاصلخیز شمالغرب کشور و همچنین سایر استانها با توجه به مسیر وزش باد، تغییر اقلیم، برداشت بی رویه آب بالادست و پاییندست سدها و مخازن آبی حوضه آبریز دریاچه، توسعه بیرویه زمینهای کشاورزی و حفر چاههای غیرمجاز را از مهمترین عوامل دامن زدن به خشکی دریاچه ارومیه برشمرد و بیان کرد: اصلاح الگوی کشت، برخورد با حفر چاههای غیرقانونی، جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز و بهرهگیری از تواناییهای تشکلهای مردمی از مهمترین راهحلهای مهم و کوتاهمدت در نجات دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره به تغییر اقلیم و کاهش ۳۲ درصدی بارش در کشور از متوسط بلند مدت ۲۴۸ میلیمتر به ۱۵۲ میلیمتر در سال آبی گذشته، افزود: با توجه به آخرین گزارشهای سازمان هواشناسی، میزان بارش در حوضههای آبریز از میانگین سالهای قبل پایینتر است و نگرانیهایی نیز در خصوص مخازن آبی سدهای منطقه وجود دارد که باید با توجه به چنین شرایطی اقدامات متناسب در نجات دریاچه ارومیه اتخاذ شود.
معاون اول رئیسجمهور، برداشت بیرویه آب از سدها و همچنین توسعه زمینهای کشاورزی را از دیگر عوامل مهم خشکی این دریاچه دانست و گفت: با وجود همه اقدامات برداشتهای بیرویه ادامه دارد و با وجود مسدود سازی چاههای غیرمجاز، چاههای جدیدی حفر میشود که باید نظارتها و برخوردهای لازم برای اجرای مصوبات این کارگروه در این زمینه افزایش یابد.
عارف همچنین به افزایش کاشت محصولات باغی و صیفی جات در حوضه آبریز دریاچه ارومیه اشاره و اضافه کرد: تولید و صادرات محصولات باغی به قیمت هدر رفتن آب است که بسیاری از این محصولات نیز اتلاف میشود، البته سرمایهگذارانی در منطقه کارخانههایی برای فرآوری محصولات باغی و تولید کنسانتره احداث کرده اند تا محصولات باغی تلف نشود اما باید دید با توجه به اهمیت نجات دریاچه ارومیه میتوانیم الگوی کشت گذشته را ادامه دهیم یا خیر؟
وی با تاکید بر اینکه احیاء و زنده ماندن دریاچه ارومیه مهمترین مسئله کشور است، گفت: وزارت جهاد کشاورزی اصلاح الگوی کشت در منطقه حوضه آبریز این دریاچه را به طور جدی پیگیری کند و استانداران نیز با قاطعیت اجرا کنند.
عارف افزود: مصوبات کارگروه علمی دریاچه ارومیه زمانی اجرا میشود که به یک اجماع ملی برسیم و هنوز عدهای در خصوص خشکی دریاچه ارومیه توجیه نیستند و همچنین عوامل دولتی و انسانی را به دلیل برخی اقدامات اشتباه مقصر میدانند تا جایی که طبق برخی گزارشها حتی پل احداث شده روی این دریاچه در خشکی چشمههای اطراف موثر بوده است.
وی با تاکید بر اینکه مسئله حیاتی کشور و منطقه نجات دریاچه ارومیه است، اظهار داشت: باید اصلاح الگوی کشت و برخورد با چاه های غیرقانونی با جدیت دنبال شود و گزارشها نشان میدهد که ۱.۵ برابر چاههای مسدودی، چاههای جدیدی حفر شده است.
عارف احداث سدها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه فراتر از نیازهای آب شرب را کم لطفی به حقابه محیط زیست منطقه برشمرد و اظهار کرد: بخش مهمی از آبهای پشت سدها و رودخانهها برای کشاورزی استفاده شد و این سوال مطرح میشود که وقتی حقابه دریاچه تخصیص داده نمیشود اما احداث سد اقدام درستی است یا خیر؟ که در نتیجه آن کشاورزان به افزایش کاشت محصولات باغی تشویق میشوند و زمانی که مخازن آب پشت سدها کاهش مییابد از دولت مطالبه میکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰شما باید وارد سایت شوید تا بتوانید نظر دهید.