افزایش بهرهوری؛ گام اساسی در فعالسازی ظرفیتهای خاموش زنجیره فولاد
ضمن اینکه افزایش بهرهوری در سطح ملی موجب افزایش تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی کشور میگردد؛ بنابراین با توجه به محدودیت منابع مالی، مواد اولیه، انرژی و…، بهترین روش برای رشد تولید، بهبود و افزایش بهرهوری کلیه عوامل یک مجموعه است.
امروزه میزان بهرهوری شرکت فولاد مبارکه در تولید محصولات گرم ۹۷ درصد است و میزان بهرهوری سایر تولیدکنندگان محصولات گرم و پلیت در کشور متأسفانه حدود ۴۰ درصد است که با استاندارد تولید جهانی بسیار فاصله دارد و باید افزایش یابد. در حال حاضر، با توجه به اینکه بیشترین میزان عرضه به بازار محصولات گرم توسط فولاد مبارکه صورت میگیرد و دیگر شرکتهای فولادی متناسب با ظرفیت اسمی نصبشده خود اقدام به تولید محصولات گرم نمیکنند، پاسخگویی به نیاز بازار به سمت فولاد مبارکه سوق یافته است؛ بنابراین لازم است دیگر شرکتهای فولادی از ظرفیتهای خاموش خود استفاده و آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کنند و ضمن عرضه مکفی محصولات در بورس کالا بهمنظور پاسخگویی به تقاضای مصرفکنندگان، مازاد تولید محصولات خود را به بازارهای جهانی عرضه کنند تا نهتنها از واردات این محصولات و خروج ارز از کشور جلوگیری گردد، بلکه توسعه تجارت خارجی رشد یابد و ارزآوری ناشی از آن موجب رونق، شکوفایی و خودکفایی هرچه بیشتر اقتصاد کشور گردد. این راهبرد منطقی اکنون با بهرهوری حداکثری در شرکت فولاد مبارکه جاری است و افزایش ظرفیت و توسعه خطوط شرکت در این راستاست.
طبق آمار انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، ظرفیت تولید فولاد خام کشور حدود ۴۸ میلیون تن است که ۱۵ میلیون تن آن مربوط به تولیدکنندگان تختال است که در میان آنها تنها شرکت فولاد مبارکه دارای کاملترین زنجیره تولید محصولات فولادی تخت است که میتواند از این مزیت رقابتی استفاده و ارزشافزوده پایداری ایجاد کنند.
نکته حائز اهمیت، دانستن میزان مصرف و تقاضای بازار و تحلیل و رصد همیشگی مصرفکنندگان و نیاز آنان است که بر این اساس یک شرکت فولادی، باید استراتژی و راهبرد تولیدی خود را تعیین کند.
در حال حاضر مصرفکنندگان محصولات گرم عمدتاً صنایع نوردکار، صنایع پروفیل و ساختمانی، حملونقل و قطعهسازان و لولههای انتقال سیالات هستند که بیشترین سهم از سبد بازار محصولات گرم را به خود اختصاص میدهند و تقاضای قابلتوجهی را ایجاد میکنند؛ بنابراین ضروری است که نیاز این دسته از مشتریان استراتژیک که در صنایع پاییندستی مختلفی ایفای نقش میکنند به بهترین وجه ممکن تأمین شود تا چرخه محصول ادامه یابد و مصرفکنندگان نهایی به محصولات موردنیازشان دسترسی داشته باشند و کشور به استقلال و بینیازی در این بخش از صنعت بیشازپیش نائل آید.
در حال حاضر با روشهای دستوری و تعیین محدودیتهای بازدارنده برای مصرفکننده و تولیدکننده، مدیریت بازار راه بهجایی نمیبرد، بلکه بهترین و منطقیترین روش ممکن، ایجاد توازن بین عرضه و تقاضاست که باید با افزایش تولید بهواسطه افزایش بهرهوری خصوصاً در تولیدکنندگان محصولات گرم و پلیت صورت پذیرد.
بهطورکلی باید به خاطر داشته باشیم امروزه افزایش بهرهوری از ارکان اصلی برای بقای هر بنگاه اقتصادی است. این راهبرد وقتی همانند فولاد مبارکه در کنار برنامهریزی دقیق برای تولید مطابق با نیاز بازار و درخواستهای مشتری با کمترین میزان هدررفت منابع و انرژی انجام شود، مسلماً به توفیق سازمان حتی در شرایط سختتر از امروز منجر خواهد شد. درعینحال ایجاب مینماید اعطای امتیاز و مجوز برای طرحهای فولادی با مطالعه و کارشناسی دقیقی صورت پذیرد، زیرا صنعت فولاد بهعنوان یک صنعت مادر دارای زیرساختهای معظم و سنگینی است و انرژی و سرمایهگذاریهای لازم را مصرف خواهد کرد؛ پس بهتر است طرحها دارای توجیه اقتصادی باشند تا از منابع ملی با حداکثر بهرهوری استفاده شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰